مادرانه77
دختر گلم ستایش : شدیدا مراقب حرفهایی که میزنی باش چون دل که بشکنه دیگه هیچ چسب و مرحمی اون دله شکسته رو مداوا نمیکنه:
قـصـابـی بـودم کـه یـه پـیـرزن اومـد تـو و یـه گـوشـه وایـسـتـاد...
یـه آقـای خـوش تـیـپـی هـم اومـد تـو گـفـت: اِبـرام آقـا قـربـون دسـتـت پـنـج کـیـلـو فـیـلـه گـوسـالـه بـکـش عـجـلـه دارم...
آقـای قـصـاب شـروع کـرد بـه بـریـدن فـیـلـه و جـدا کـردن اضـافـههـاش...
هـمـیـنـجـور کـه داشـت کـارشـو مـیکـرد رو بـه پـیـرزن کـرد گـفـت:
چـی مـیـخـوای نـنـه؟؟!
پـیـرزن اومـد جـلـو یـک پـونـصـد تـومـنـی مـچـالـه گـذاشـت تـو تـرازو و گـفـت:
هَـمـیـنـو گـوشـت بـده نـنـه...
قـصـاب یـه نـگـاهـی بـه پـونـصـد تـومـنـی کـرد و گـفـت: پـونـصـد تـومـن فـقـط آشغال گـوشـت مـیـشـه نـنـه، بـدم؟؟!
پـیـرزن یـه فـکـری کـرد و گـفـت: بـده نـنـه!!!
قـصـاب آشـغـال گـوشـت هـای اون جـوون رو مـیکـنـد مـیـذاشـت بـرای پـیـرزن...
اون جــوونـی کـه فـیـلـه سـفـارش داده بـود هـمـیـن جـور کـه بـا مـوبـایـلـش بـازی مـیکـرد گـفـت: ایـنـارو واسـه سـگـت مـیخـوای مـادر؟؟؟
پـیـرزن نـگـاهـی بـه جـوون کـرد. گـفـت: سَـگ؟؟
جـوون گـفـت آره..... سـگِ مـن ایـن فـیـلـههـا رو هـم بـا نـاز مـیخـوره.....
سگ شما چه جوری اینا رو میخوره؟!
پیرزن گفت: میخوره دیگه ننه... شکم گرسنه سنگم میخوره... جوون گفت: نژادش چیه مادر؟؟ پیرزن گفت: بهش میگن توله سگ دوپا ننه...
اینارو برای بچه هام میخوام آبگوشت بذارم.
جوونه رنگش عوض شد... یه تیکه از گوشتای فیله برداشت، گذاشت رو آشغال گوشت پیرزن... پیرزن بهش گفت: تو مگه اینارو برای سگت نگرفته بودی؟؟
جوون گفت: چرا...
پیرزن گفت: ما غذای سگ نمیخوریم ننه....!! بعد گوشت فیله رو گذاشت اون طرف و آشغال گوشتاش رو برداشت و رفت...
یادمان باشد، هرحرفی رو هر جایی به زبون نیاریم...
ما از دل آدما خبری نداریم. شاید با کوچکترین حرف نابجا قلب کوچک آدمی بشکند
ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ " ﺩﻭﺳﺘـــــــــــــﺸﺎﻥ " ﺩﺍﺭﻡ
" ﻏﻤﮕﯿـــــــــــــــــﻨﻢ " ﻣﯿﮑﻨﺪ ...
ﮔﺎﻫﯽ " ﺩﻟــــــــــــــــــﻢ " ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻧﻢ
ﮔﻮﺷﻪ " ﻟﺒـــــــــــــــــﺸﺎﻥ " ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮﻡ ﺗﺎ
ﺷﺎﯾﺪ " ﺧﻨـــــــــــــــﺪﻩ " ﯾﺎﺩﺷﺎﻥ ﺑﯿﺎﯾﺪ ...
ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﺍﺯ " ﺩﺳﺘـــــــــــــــﻢ " ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ،
ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻭﺭﻡ ﺑﻪ " ﺩﻧـــــــــــــــــــﯿﺎ " ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻋﺠﯿﺐ " ﺗـــــــــــــــــﻠﺦ " ﺍﺳﺖ
@