مادرانه 125
پنجشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۰۹ ب.ظ
دختر عزیزم ستایش :
روزهای رفته ی سال را ورق میزنم ..چه خاطراتی که زنده نمیشوند،چه روزهاکه دلم میخواست تا ابد تمام نشوند
وچه روزهاکه هر ثانیه اش یک سال زمان میبرد
چه فکرها که آرامم کرد و چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود،
چه لبخندهاکه بی اختیار برلبانم نقش بست و چه اشک هاکه بی اراده از چشمانم سرازیر شد..
چه آدم هاکه دلم راگرم کردند و چه آدم ها که دلم را شکستند..
چه چیزهاکه فکرش را هم نمیکردم وشد و چه چیزهاکه فکرم را پرکردو نشد..
چه آدم هاکه شناختم و چه آدم هاکه فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان..
و سهم یک سال دیگر هم یادش بخیر میشود،کاش ارمغان روزهایی که گذشت ارامش باشد که تمام نشود...
۹۴/۰۷/۲۳