مادرانه 209
دختر عزیزم ستایش :
" حال و هوای پنجشنبه آخر سال"
در آخرین پنجشنبه سال همه آرامستان ها پر می شود از حضور ما زندگان، حضوری توام با ابرهای اسفندماه و زمستانی که روزهای آخر بودنش را نفس می کشد و بهاری که بی تاب آمدن است.
پنجشنبه آخر سال، دلت می ماند که دلگیر شود از نبودن آنهایی که دوستشان داری و یا خوشحال شود از بی تابی بهاری که می خواهد بار دیگر همه رستنی های سبز رنگش را به تو هدیه کند!
آرامستان ها پر است از ”حمد و سوره” هایی که بر زبان می رانیم، پر است از حسرت هایی که برای نبودن عزیزی کشیده می شود و با اعتقاد به حکمت خداوند با گفتن” هر چه حکمت اوست” دل هایمان آرام می گیرد.
حالا که بوی عید و سبزه هایی که از مدت ها قبل سبز شده اند به مشام می رسد، انگار دلمان خیلی بیشتر می گیرد از نبودن هایی که به بودنشان عادت داشتیم! دلمان می گیرد برای آنها که خاک را در آغوش دارند و انگار به هر رستی و سبزه ای نزدیک ترند!
پنجشنبه آخر سال...
می گویند این روز ها خفتگان ابدی در خاک بوی آرد تفت داده، گلاب و زعفران را حس می کنند و چشم به راه می مانند تا برویم و برای آمرزش و شادی روحشان و عاقبت به خیری خودمان، فاتحه و قرآن بخوانیم.
پیامبر اسلام(ص) در این زمینه میفرماید: کسی که آیهای از قرآن را بر قبری از قبرهای مسلمانان قرائت کند، خداوند ثواب هفتاد پیامبر(ع) را به او خواهد داد. و هر کسی که برای اهل قبور دل بسوزاند از آتش جهنم نجات خواهد یافت و در حال خنده و خوشحالی داخل بهشت خواهد شد.