دل نوشته 17
جمعه, ۳ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۵۰ ب.ظ
روزه میگیرم ،ولی یادت خرابش میکند
سرکه می ریزم ،ولی عشقت شرابش میکند
عقل میخواهد کمی بیدار گردد در سرم
عشق با لالایی آرام خوابش میکند
روز ها گرمند ،اما تشنگی رنج کمیست
آنکه را هجران تو،هر شب عذابش میکند
آتشی در زیر خواکستر، تو را در چشم هاست
این دل کم تاب را کم کم کبابش میکند
یک نظر در آن کتاب باز ابروهای تو
اهل دل را منصرف از هر کتابش میکند
بر دلم نقاشی چشم سیاهت شب به شب
نقشه ی هر توبه را نقش بر آبش میکند
در خطابه شیخ ما غیر از خطا چیزی نداشت
عامه ،هر چند علامه خطابش میکند
راستی ای شیخ چون من روزه داری را ،خدا
از کدامین فرقه در محشر حسابش میکند?
۹۴/۰۷/۰۳