بهار زندگیم دخترم ستایش

بهار زندگیم ، دردانه ام ستایش

بهار زندگیم دخترم ستایش

بهار زندگیم ، دردانه ام ستایش


به عشق تک دخترم ستایش این وبلاگ را ساختم و میخواهم در این وبلاگ از دلنوشته های خودم که میدانم روزی برایش مفید خواهد بود بنویسم...باشد که این دلنوشته ها و وبلاگ تنها یادگاری از من برای تک دخترم بماند....
دعای زیبا و همیشگی ام برای دختر دردانه و عزیزم ستایش :
خداوندا همراهش باش ، آرامش کن...
راهنمایش باش...
که در این چرخ فلکِ روزگار ،که بالا و پایین زیاد است ...
ایمان و اراده اش را قوی کن...
که تو را در تنهایی اش گم نکند...
خداوندا شاید دخترم فراموش کار باشد ولی
اگر گاهی یا لحظه ای ، در شادی یا غمی فراموشت کرد...
تو هیچ وقت فراموشش نکن و تنهایش نگذار...آمین


آخرین مطالب

مادرانه163

سه شنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۲۶ ق.ظ

دختر عزیزم نازنینم ستایش : 

من یه مامانم.......

خیلی وقته که دیگه لباسای قبلم اندازم نیست اما......ازینکه میبینم فرزندم روز به روز با بزرگ شدنش لباساش دیگه اندازش نیست حس خیلی خوبی دارم.

اندامم دیگه مثه قبل نیست.... اما وقتی فرزندم و نگاه میکنم و قد و بالاشو میبینم ذوق میکنم

خیلی وقته که دیگه وقت نمیکنم ارایش کنم ...اما وقتی فرزندم اراسته است و زیبا همه چی یادم میره.

خیلی وقته که برای خودم وقت زیادی ندارم ....اما ازینکه تمام وقتم صرف رسیدگی به فرزندم میشه یه جور خاصی خوشحالم

خیلی وقته که نتونستم غذامو تا گرمه و لذت داره تا اخرش بخورم......اما وقتی فرزندم شیرشو با میل میخوره و تموم میشه انگار خوشمزه ترین غذاهای دنیا رو خوردم

خیلی وقته نتونستم کتاب مورد علاقمو بخونم.....اما وقتی با عشق با فرزندم حرف میزنم واون به چشمانم زل میزنه زیباترین متن های عاشقانه رو تو عمق نگاهش میخونم

خیلی وقته.......

خیلی وقته...... 

خیلی وقته........

همه ی این خیلی وقته ها رو با یک لبخند کودکم عوض نمیکنم

دلم ضعف میرود برای دنیای مادری

دنیایی که متعلق به خودت نیستی

همه جا حضور کسی را احساس میکنی که آنقدر بی پناه است که اغوش تو ارام ش میکند

آنقدر کوچک است که دستهای تو هدایتش میکند

آنقدر ضعیف است که شیره جان تو پرورشش میدهد

مادری را دوست دارم …………. چون به بودنم معنا میدهد

چون ارزشم را به رخم میکشد

و یادم میدهد هزار بار بگویم ((جانم ))کم است برای شنیدن ((مادر ))از امانت خدایم


مادری را دوست دارم ………

هرچند در آیینه خودم را نمیبینم

آن زن خسته …. ژولیده و کم خواب در قاب آیینه را تنها وقتی میشناسم که دستهای فرشته ای به گردنم گره میخورد

و از من میخواهد که عکسی دو نفره بگیریم

و آنوقت هست که من زیبا میشوم و زیباترین ژست دونفره را در قاب آیینه حک میکنم...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۶
مامان ستایش

نظرات  (۱)

منم بهترین هارو برای شما میخوام دوست عزیز.
ممنون از حضورت.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی